در یکى از دو قولش معتقدند که جزء سوره است، همچنین علماى امامیه و از صحابه- طبق گفته آنان على ع و ابن عباس و عبد اللَّه بن عمر و ابو هریره، و از علماى تابعین سعید بن جبیر و عطا و زهرى و ابن المبارک این عقیده را برگزیدهاند .
سپس اضافه مىکند مهمترین دلیل آنها اتفاق همه صحابه و کسانى که بعد از آنها روى کار آمدند بر ذکر" بِسْمِ اللَّهِ" در قرآن در آغاز هر سورهاى- جز سوره برائت- است، در حالى که آنها متفقا توصیه مىکردند که قرآن را از آنچه جزء قرآن نیست پیراسته دارند، و به همین دلیل" آمین" را در آخر سوره فاتحه ذکر نکردهاند ...
سپس از مالک و پیروان ابو حنیفه و بعضى دیگر نقل مىکند که آنها بِسْمِ اللّهَ را یک آیه مستقل مىدانستند که براى بیان آغاز سورهها و فاصله میان آنها نازل شده است .
و از احمد (فقیه معروف اهل تسنن) و بعضى از قاریان کوفه نقل مىکند که آنها بِسْمِ اللَّهِ را جزء سوره حمد مىدانستند نه جزء سایر سورهها. از مجموع آنچه گفته شده چنین استفاده مىشود که حتى اکثریت قاطع اهل تسنن نیز بِسْمِ اللَّهِ را جزء سوره مىدانند؛) تفسیر نمونه، ج1، ص:18-17 .
در اینجا بعضى از روایاتى را که از طرق شیعه و اهل تسنن در این زمینه نقل شده یادآور مىشویم:
" معاویة بن عمار" از دوستان" امام صادق ع مىگوید از امام پرسیدم هنگامى که به نماز بر مىخیزم" بِسْمِ اللَّهِ" را در آغاز حمد بخوانم؟ فرمود بلى مجددا سؤال کردم هنگامى که حمد تمام شد و سورهاى بعد از آن مىخوانم" بسم اللَّه" را با آن بخوانم؟ باز فرمود آرى « (2) کافى جلد 3 صفحه 312 2 » »
2- دارقطنى از علماى سنت به سند صحیح از على ع نقل مىکند که مردى از آن حضرت پرسید" السبع المثانى" چیست؟ فرمود: سوره حمد است، عرض کرد: سوره حمد شش آیه است فرمود: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ نیز آیهاى از آن است" « (3) الاتقان جلد اول صفحه 136 3 »
3-بیهقى محدث مشهور اهل سنت با سند صحیح از طریق ابن جبیر از ابن عباس چنین نقل مىکند: استرق الشیطان من الناس، اعظم آیة من القرآن بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ:" مردم شیطان صفت، بزرگترین آیه قرآن بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را سرقت کردند" (اشاره به اینکه در آغاز سورهها آن را نمىخوانند) « بیهقى جلد 2 صفحه 50 1»
تنها ایراد قابل ملاحظهاى که مخالفان در این رابطه دارند این است که مىگویند در شمارش آیات سورههاى قرآن (بجز سوره حمد) معمولا بِسْمِ اللَّهِ را یک آیه حساب نمىکنند، بلکه آیه نخست را بعد از آن قرار مىدهند.
پاسخ این سؤال را" فخر رازى" در تفسیر کبیر به روشنى داده است آنجا که مىگوید: هیچ مانعى ندارد که بِسْمِ اللَّهِ در سوره حمد به تنهایى یک آیه باشد و در سورههاى دیگر قرآن جزئى از آیه اول محسوب گردد. (بنا بر این مثلا در سوره کوثر" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ" همه یک آیه محسوب مىشود).
به هر حال مساله آن قدر روشن است که مىگویند: یک روز معاویه در دوران حکومتش در نماز جماعت بِسْمِ اللَّهِ را نگفت، بعد از نماز جمعى از مهاجران و انصار فریاد زدند أ سرقت ام نسیت؟:" آیا بِسْمِ اللَّهِ را دزدیدى یا فراموش کردى"؟ (1) بیهقى جلد 2 صفحه 50
به فرمایش علامه طباطبایی [غرض از سراسر قرآن یک امر است و آن هدایت، این یک امر با نام خدا آغاز شده]علاوه براین درتفسیرایشان آمده هر یک از این سورهها طائفهاى از کلام خدا است، که براى خود و جداگانه، وحدتى دارند، نوعى از وحدت، که نه در میان ابعاض یک سوره هست، و نه میان سورهاى و سورهاى دیگر.
و نیز از اینجا مىفهمیم که اغراض و مقاصدى که از هر سوره بدست مىآید مختلف است، و هر سورهاى غرضى خاص و معناى مخصوصى را ایفاء مىکند، غرضى را که تا سوره تمام نشود
آن غرض نیز تمام نمىشود، و بنا بر این جمله (بسم اللَّه) در هر یک از سورهها راجع به آن غرض واحدى است که در خصوص آن سوره تعقیب شده است.
پس بسم اللَّه در سوره حمد راجع به غرضى است که در خصوص این سوره هست و آن معنایى که از خصوص این سوره بدست مىآید، و از ریخت این سوره برمىآید حمد خدا است، اما نه تنها بزبان، بلکه باظهار عبودیت، و نشان دادن عبادت و کمک خواهى و در خواست هدایت است، پس کلامى است که خدا به نیابت از طرف بندگان خود گفته، تا ادب در مقام اظهار عبودیت را به بندگان خود بیاموزد و اظهار عبودیت از بنده خدا همان عملى است که مىکند، و قبل از انجامش بسم اللَّه مىگوید، و امر ذى بال و مهم همین کارى است که اقدام بر آن کرده، پس ابتدا به نام خداى سبحان هم راجع به او است، و معنایش این است: خدایا من به نام تو عبودیت را براى تو آغاز مىکنم، پس باید گفت: متعلق باء در بسم اللَّه سوره حمد" ابتداء" است، در حقیقت مىخواهیم اخلاص در مقام عبودیت، و گفتگوى با خدا را به حد کمال برسانیم، و بگوئیم پروردگارا حمد تو را با نام تو آغاز مىکنم، تا این عملم نشانه و مارک تو را داشته باشد، و خالص براى تو باشد، ممکن هم هست همانطور که قبلا گفتیم متعلق آن فعل (ابتداء) باشد، و معنایش این باشد که خدایا من خواندن سوره و یا قرآن را با نام تو آغاز مىکنم، بعضى هم گفتهاند: (باء) استعانت است، و لکن معنى ابتداء مناسبتر است، براى اینکه در خود سوره، مسئله استعانت صریحا آمده، و فرمود: (إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ)، دیگر حاجت به آن نبود که در بسم اللَّه نیز آن را بیاورد.) ترجمه المیزان، ج1، ص 26-27
(اللَّه جامعترین نام خداوند
در جمله" بِسْمِ اللَّهِ" نخست با کلمه" اسم" روبرو مىشویم که به گفته علماى ادبیات عرب اصل آن از" سمو" (بر وزن غلو) گرفته شده که به معنى بلندى و ارتفاع است، و اینکه به هر نامى" اسم" گفته مىشود به خاطر آنست که مفهوم آن بعد از نامگذارى از مرحله خفا و پنهانى به مرحله بروز و ظهور و ارتفاع