ترجمه المیزان،
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ (18 )
ترجمه آیات
اى کسانى که ایمان آوردهاید! از خدا بترسید. و هر انسانى منتظر رسیدن به اعمالى که از پیش فرستاده باشد. و از خدا بترسید چون خدا با خبر است از آنچه مىکنید (18 )
هدفى
که آیه" یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ" دنبال نموده، مؤمنین را وادار مىکند که به یاد خداى سبحان باشند، و او را فراموش نکنند، و مراقب اعمال خود باشند، که چه مىکنند، صالح آنها کدام، و طالحش کدام است، چون سعادت زندگى آخرتشان به اعمالشان بستگى دارد. و مراقب باشند که جز اعمال صالح انجام ندهند، و صالح را هم خالص براى رضاى خدا به جاى آورند، و این مراقبت را استمرار دهند، و همواره از نفس خود حساب بکشند، و هر عمل نیکى که در کردههاى خود ح یافتند خدا را شکرگزارند، و هر عمل زشتى دیدند خود را توبیخ نموده، نفس را مورد مؤاخذه قرار دهند، و از خداى تعالى طلب مغفرت کنند. و ذکر خداى تعالى به ذکرى که لایق ساحت عظمت و کبریایى او است یعنى ذکر خدا به اسماى حسنى و صفات علیاى او که قرآن بیان نموده تنها راهى است که انسان را به کمال عبودیت مىرساند، کمالى که انسان، ما فوق آن، دیگر کمالى ندارد .
در این آیه شریفه مؤمنین را به تقوى و پرواى از خدا امر نموده، و با امرى دیگر دستور مىدهد که در اعمال خود نظر کنند، اعمالى که براى روز حساب از پیش مىفرستند. و متوجه باشند که آیا اعمالى که مىفرستند صالح است، تا امید ثواب خدا را داشته باشند، و یا طالح است. و باید از عقاب خدا بهراسند، و از چنان اعمالى توبه نموده نفس را به حساب بکشند .
اما امر اول، یعنى تقوى، که در احادیث به ورع و پرهیز از حرامهاى خدا تفسیر شده، و با در نظر گرفتن اینکه تقوى هم به واجبات ارتباط دارد، و هم به محرمات، لا جرم عبارت مىشود از: اجتناب از ترک واجبات، و اجتناب از انجام دادن محرمات .
تقواى در مقام محاسبه و نظر در اعمال است، نه تقواى در اعمال که جمله اول آیه بدان امر مىنمود، و مىفرمود:" اتَّقُوا اللَّهَ ".
پس حاصل کلام این شد که: در اول آیه مؤمنین را امر به تقوى در مقام عمل نموده، مىفرماید عمل شما باید منحصر در اطاعت خدا و اجتناب گناهان باشد، و در آخر آیه که دوباره امر به تقوى مىکند، به این وظیفه دستور داده که هنگام نظر و محاسبه اعمالى که کردهاید از خدا پروا کنید، چنان نباشد که عمل زشت خود را و یا عمل صالح ولى غیر خالص خود را به خاطر اینکه عمل شما است زیبا و خالص به حساب آورید .
به خوبى روشن مىگردد که مراد از تقوى در هر دو مورد یک چیز نیست، بلکه تقواى اولى مربوط به جرم عمل است، و دومى مربوط به اصلاح و اخلاص آن است. اولى مربوط به قبل از عمل است، و دومى راجع به بعد از عمل ترجمه المیزان، ج19، ص: 377
تفسیر نمونه،
چیز را براى فرداى قیامت از پیش فرستاده است"؟ (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ) «1 ».
سپس بار دیگر براى تاکید مىافزاید:" از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام مىدهید آگاه است" (وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ ).
(1) در اینکه" ما" در" ما قدمت لغد" موصوله است یا استفهامیه؟ مفسران دو احتمال دادهاند، و آیه شریفه تاب هر دو را دارد، هر چند استفهامیه مناسبتر به نظر مىرسد
تقوى و ترس از خداوند سبب مىشود که انسان براى فرداى قیامت بیندیشد، و اعمال خود را پاک و پاکیزه و خالص کند .
تکرار امر به تقوى، چنان که گفتیم، براى تاکید است، چرا که انگیزه تمام اعمال صالح و پرهیز از گناه همین تقوى و خدا ترسى است .
بعضى احتمال دادهاند که امر اول به تقوى ناظر به اصل انجام اعمال است و امر دوم به کیفیت خلوص آنها، یا اینکه اولى ناظر به انجام کارهاى خیر است (به قرینه جمله" ما قدمت لغد") و دومى ناظر به پرهیز از گناهان و معاصى است
تعبیر به" غد" (فردا) اشاره به قیامت است چرا که با توجه به مقیاس عمر دنیا به سرعت فرا مىرسد، و ذکر آن به صورت نکره براى اهمیت آن است .
تعبیر به" نفس" (یک نفر) ممکن است در اینجا به معنى هر یک نفر بوده باشد، یعنى هر انسانى باید به فکر فرداى خویش باشد، و بدون آنکه از دیگران انتظارى داشته باشد که براى او کارى انجام دهند خودش تا در این دنیا است آنچه را مىتواندازپیشبفرستد
تفسیر نمونه، ج23، ص: 540